یک وقتهایی نیاز نیست آدمی را دیده باشی تا حس کنی دوست قدیمیات هست. حتا اگر ندیده باشیاش و وبلاگش تنها راه ارتباطی شما و خبرگرفتن از حالش باشد. نه میتوانی تماس بگیری و صدایش را بشنوی، نه اصرار میکنی به دیدنش و میدانی اینگونه راحتتر ست..
ولی مثل یک دوست با خوشحالیاش شاد میشوی و با غمش ناراحت. 6 - 5 سال زمان کمی نیست برای خواندن روزنوشتهای یک نفر..
یک وقتهایی هم مثل الان که معلوم نیست چه بلایی سر پرشینبلاگ آمده و وبلاگش باز نمیشود، یاهومسنجر هم باز نمیشود تا برایش چند خطی بنویسی.. دسترسیها قطع میشود. فقط مطمئنی به اینجا سر میزند و میخواندت.
عسل جانم، خواهرک نازنینم تولدت هزاران بار مبارک
به یادت هستم و برایت دعا میکنم باز همان عسل شاد و بازیگوش روزهای اول آشناییمان باشی و لحظههایت پر شود از آرامش..
1 comments:
وااااااااااااااااااااای مرسی دنیا جون :دی