من فکر کردم تو همان کوهی که هر چقدر هم مشت بزنی و داد بزنی، هیچش نمی شود؟
دارم فکر می کنم .. فکر می کردم تو نباید ناراحت شوی؟ یا هیچ وقت ناراحت نمی شوی از من؟ خب چرا؟ دوست داشتن و مواظب بودن و اینها دلایل احمقانه ایست برای این فکر که تو ناراحت نمی شوی..
پس چه؟
نمی خواستم ناراحتت کنم..
Monday, February 16, 2009
Posted by Donya at 2/16/2009