خواب دیدم گوشی خاموشم را روشن کردم و sms رسید. تاریخش چند روز قبل بود.. تعجب کردم که چرا این را تا حالا ندیده بودم و کجا پنهان شده بود؟
فرستنده تو بودی.. مانده بودم گیج و گنگ که چه باید جواب دهم؟ که چه بگویم آنهم بعد از اینهمه ساعت که گذشته و با اینهمه تأخیر؟ نوشته بودی...
از خواب پریدم و دوباره خوابم برد. در خواب انگار تازه بیدار شده بودم و یادم بود خواب دیدم که تو sms فرستاده ای. گوشی ام را چک کردم و sms تو بود. درست همانطور که در خواب قبلی دیده بودم با همان نوشته ها..
ته ته دلم تنگ می شود..
فرستنده تو بودی.. مانده بودم گیج و گنگ که چه باید جواب دهم؟ که چه بگویم آنهم بعد از اینهمه ساعت که گذشته و با اینهمه تأخیر؟ نوشته بودی...
از خواب پریدم و دوباره خوابم برد. در خواب انگار تازه بیدار شده بودم و یادم بود خواب دیدم که تو sms فرستاده ای. گوشی ام را چک کردم و sms تو بود. درست همانطور که در خواب قبلی دیده بودم با همان نوشته ها..
ته ته دلم تنگ می شود..
1 comments:
دلتنگیت یه جوری ... !!! دیدی و حس کردی ویبره رو؟ ته دل خالی شدن رو؟ دلتنگیه و خوابه همون حس رو داشت