به نظرم همه جا را کوک زدم و تمام شده. میگه بپوش ببین اندازهاش خوبه؟ شلوارک به سختی از پام بالا میره و دوختش در شرف پاره شدنه. میگم: کوچیکه! نمیتونم بپوشم..
با تعجب می گه: وا ! پس چرا شلوار من اندازهش درست بود؟ الگو را هم که درست درآورده بودی.
میگم: به نظرت تقصیر منه؟ اندازهها رو تو گرفتی! منکه یهو انقدر چاق نشدم.
مکث میکنه و می گه: جای زیپ را هم دوختی، انتظار داری اندازهت هم باشه؟
با تعجب می گه: وا ! پس چرا شلوار من اندازهش درست بود؟ الگو را هم که درست درآورده بودی.
میگم: به نظرت تقصیر منه؟ اندازهها رو تو گرفتی! منکه یهو انقدر چاق نشدم.
مکث میکنه و می گه: جای زیپ را هم دوختی، انتظار داری اندازهت هم باشه؟
1 comments:
عــــــــــالــــــــی