Monday, November 28, 2011

وقتی می‌رم سر کار.. ماه هنوز تو آسمونه و آفتاب نزده.. وقتی برمی‌گردم هم ماه برگشته سر جاش و شب شده باز..‏

Monday, November 21, 2011

ساعت رفتن هر روز زودتر از دیروز می‌شه.. تا دیروز پنج و نیم بیدار می‌شدم و ساعت شش سرویس جلوی در بود.. فردا ساعت پنج و نیم میان دنبالم.‏
خستگی مجالی برای هیچ نمی‌ذاره.. شب می‌رسم خونه.. دوش آب گرم، شام و خواب!‏
سه روز از فیلم‌برداری گذشته و انگار سال‌هاست نخوابیدم..