ساعت رفتن هر روز زودتر از دیروز میشه.. تا دیروز پنج و نیم بیدار میشدم و ساعت شش سرویس جلوی در بود.. فردا ساعت پنج و نیم میان دنبالم.
خستگی مجالی برای هیچ نمیذاره.. شب میرسم خونه.. دوش آب گرم، شام و خواب!
سه روز از فیلمبرداری گذشته و انگار سالهاست نخوابیدم..
1 comments:
خوب شد یه چیززی نوشتی من نگرانت شده بودم که چی شده یهو نیستی
امیدوارم لااقل یه خستگی دلچسب باشه و با رضایت
مواظب خودت باش زیاد
:*