Monday, May 7, 2018

- من کی خوابیدم؟
این‌جا صبح با سؤال شروع می‌شه.
ا- فکر کردم نیم ساعت خوابیدم فقط و رفتین ساحل. پا شدم که بیام پیش‌تون دیدم دنیا رو زمین خوابه. هوا هم روشنه.
ن از اتاق اومد بیرون و گفت: من فکر می‌کردم من این‌جام و دنیا رو تخت خوابیده. پشمام ریخت تو اتاق بیدار شدم. من کی رفتم اون‌جا؟ 
ظرف‌ها رو جمع می‌کنم و اضافه‌ی غذاهای مونده‌ی دیشب رو می‌ریزم دور. 
: کسی نیمرو می‌خوره؟ من می‌خوام صبحانه بخورم. 
ا- من‌که بیدار شدم کته استیک دیشب رو خوردم. صدام هم زدین و نیومدم شام بخورم؟
: آره. خیلی بی‌هوش بودی. 
ا- یادم نمیاد. 
ن سیگاری روشن می‌کنه و می‌ره سمت بالکن و می‌گه: این صبح‌ها رو دوست دارم هیچی یادمون نمیاد. مکث می‌ذاره بین‌ش و نگاه‌م می‌کنه، انگار می‌خواد وسط‌ش بگه جز دنیا که جواب  سؤال‌ها رو داره.
: ماهیتابه فقط همینه؟
ن: آره.
باقی‌مونده‌ی جوجه‌های خوابیده در پیاز و سیر از عصر دیروز مونده.
:چرا اینا رو نذاشتی تو یخچال؟
ن: می‌تونستم؟
ا- دنیا می‌گه همه چی بوی سیر می‌ده.
: ماهیتابه رو خیلی شستم ولی هنوز بوی سیر می‌ده. نیمرو با طعم سیر می‌خورم.
ن: فکر کنم ما اولین گروهی باشیم که بابت مصرف  سیر مسموم شیم. 
ا بطری‌های خالی رو می‌ذاره کنار هم.
: چه‌قدر خوردیم.
ن: ۱۲ساعت.
: انگار بیش از یه روز بوده.
ن: من که ۳ساعت وسط‌ش خوابیدم برام ۲روز حساب می‌شه.
: ولی من و ا رفتیم ساحل و ادامه دادیم..
چرا این چای هیچ‌وقت سرد نمی‌شه؟ 
ن: تی‌شرت من رو شوفاژ چه می‌کنه؟ .. ما بریم حوصله‌ت سر نمی‌ره؟
ا- تو هم بیا بریم.. 
آب گرم رو باز می‌کنم روی ظرف‌ها و اسکاچ پر از مایع ظرف‌شویی رو می‌کشم روی ظرف‌ها. چای می‌ریزم و می‌نشینم کنار پنجره. ردپای دیشب کم و کم‌تر می‌شه. 

0 comments: