Wednesday, October 27, 2010

به بهانه‌ی من و گرفتن مدرک ِ قبلی‌ام همراهم آمد. هنوز از پله‌ها بالا نرفته بودیم که همدیگر را دیدند. ساختمان جدیدی ساخته شده بود. جز نگهبان جلوی در هیچ آدم آشنایی ندیدم. با هم رفتند و منم مثلن رفتم دنبال کارهای فارغ التحصیلی! نشستم روی نیمکت به انتظار و خانم حراستی بالاخره آمد سراغم و پرسید دانشجوی اینجا هستی؟ .. نگفتم وقتی من دانشجوی این‌جا بودم، حراست و آدمی که احساس وظیفه کند برای گیر دادن وجود نداشت.
انگار خودم بودم که افتاده بودم به دست و پا زدن برای حفظ رابطه‌ای که دوری به فنایش داده بود. خودش می‌دانست فایده نداره و آمده بود برای همیشه تمام کند.. می‌دانستم هزاران بار خودش را توجیه کرده و دلیل منطقی آورده که رابطه‌ی از راه دور را نمی‌شود ادامه داد و پر از سوءتفاهم ست. تا کی می‌شود همه چیز را خلاصه کرد در حرف، در کلام، در خطوط بی‌رنگ مزخرف؟ له می‌کند آدمی را و هی مچاله می‌شوی و هی دست و پا می‌زنی تا بلاخره به نقطه‌ی پایان می‌رسد و لحظه‌های بدش پررنگ‌تر از لحظه‌های خوب می‌شود. مدام سعی می‌کنی منطقی باشی، نمی‌شود.. بعد اجبار حرف اول را می‌زند و از اختیار و علاقه‌ی تو کاری بر نمی‌آید.
فراموش می‌کنی. فراموش می‌شوی. تمام می‌شود. فکر می‌کنی فراموش شده. فکر می‌کنی برای همیشه تمام شده.. یکباره تلنگری سال‌ها پرتت می‌کند عقب و ته دلت می‌گویی کاش... کاش یک روزی که بی‌خیال و بی‌هوا رد می‌شوی سر بلند کنی و جلوی رویت باشد.
زنگ می‌زند. هنوز نشسته‌ام روی نیمکت سیاه رنگ در حیاط ِ کوچک ِ دانشگاه. حرف‌هایشان تمام شده. برق می‌زند چشم‌هایش.. خوشحال ست و خوشحالم برایش..

2 comments:

حبیب said...

راموش می‌کنی. فراموش می‌شوی. تمام می‌شود. فکر می‌کنی فراموش شده. فکر می‌کنی برای همیشه تمام شده.. یکباره تلنگری سال‌ها پرتت می‌کند عقب و ته دلت می‌گویی کاش... کاش یک روزی که بی‌خیال و بی‌هوا رد می‌شوی سر بلند کنی و جلوی رویت باشد....به قول بچه ها ... هعی

Ali.Mohtashami said...

انگار همه مان باید یکی دو باری و یا چند باری تجربه کنیم نبودن را ...
سخت نگیر دنیا
اگر سخت بگیری بهش گیر می‌کنی، به خودش که نه ... به خاطره هاش و شکلش و هی توی ذهنت بهش گیر می‌کنی و از همه چی می‌ندازتت. اونم شاید گاهی به تو فکر کنه ها ولی اونم سخت نمی‌گیره ... چون دیگه خیلی وقته که فایده ای نداره ...
به خوبی های گذشته فکر کن و لبخند بزن و از تلخی هاش درس بگیر تا الان درست رفتار کنی و زمینه ی خوب آیندت رو بسازی مادر