Saturday, December 4, 2010

صبح باید آرام بیدار شد. کمی از این پهلو به آن پهلو شد و غلت زد. آرام چشم‌ها را باز کرد، اطراف را نگاه کرد و کش و قوس آمد. صبح ِ خیلی زود که باشد وقت لازم ست تا خودت را از زیر پتو بکشی بیرون و زیر لب فحش دهی به هرچه کلاس 8صبح!
نمی‌شود یکی داد بزند "دنیا" و انتظار داشته باشد مثل فنر از جا بپری، صاف و شق و رق بایستی جلوی دیدگانش. که چون یک دقیقه گذشت، فاصله‌ی "دنیا" گفتن‌ها را کم کند و صدایش مثل چکش فرو رود به مغز سرت و گفتن این‌که "بیدارم" هم کمکی نکند..
و گند بزند به روزت. بی‌کلام صبحانه بخوری، لباس بپوشی، بزنی بیرون و انقدر زود برسی که منتظر بمانی تا مسئول کارگاه بیاید درها را باز کند.. دلت بخواهد خرخره‌ی همه را بجوی و مجبوری جلوی خودت را بگیری تا پاچه‌ش گیر نکند میان دندان‌هایت.
صبح باید آرام از خواب بیدار شد..

2 comments:

samira said...

man kheili movafegham!

عسل said...

دقیقا
من حالا مشکلم اینه که یه مدته اعتمادم به آلارم موبایل از بین رفته
همه اش از 5 صبح صد بار با وحشت می پرم فکر می کنم زنگ نخورده یا من نشنیدم.
بدترین بیدار شدن عمرم اینه که ساعت نذاشته باشم یا گذاشته باشم ولی اشتباه تنظیم شده باشه یا خاموشش کنم به هوای اینکه الان پا می شم و یهو بیدار شم و ببینم ...
وووی
فردا اینجوری نشه؟