Wednesday, April 25, 2012

فیلترشکن کار نمی‌کنه! کل ارتباط من با جهان همین صفحه‌ی جی‌میل ست که باز شده. خوشبختانه هنوز اینو ازم نگرفتن..‏
یک ماه بی‌کاری که پیش روم بود را به یک اتفاق هیجان‌انگیز برای خودم بدل کردم. بازگشت به تئاتر! دیروز اولین جلسه‌ی تمرین بود و حس ِ خوبی ازش داشتم.‏
و اتفاق عجیب‌تری حتا که کارگردان منو برای کست صحنه و لباس نمی‌خواست! یه متن دادن بهم که نقشم را بخونم و روش فکر کنم. گفتم بلد نیستم ولی برخورد زننده‌ای باهام شد و بی‌خیال ساز مخالف شدم.‏
فرصت بیشتری هم برای معاشرت و بازگشت به زندگی آدمی‌زادانه خواهم داشت که دیشب استارت بدی بود. اولین لیوان را خوردن و معده درد گرفتن همانا! و مهمونی را کوفت خودم و میزبان کردم. فکر کردن الان می‌میرم شاید!‏
پیر شدم.. ‏

0 comments: