کرج بودم و باید هماهنگ میکردم با دوستانم برای قرار فردا. موبایلم از کار افتاد و کلن نه میشد با کسی تماس گرفت و نه کسی میتوانست پیدایم کند. خانم شین یک سیمکارت ایرانسل داشت که به دلیل مزاحمتهای یک مردمآزار، خاموش افتاده بود و آن را امانت داد به من.
تا روز بعد که من از حوزهی کرج خارج شوم و موبایلم زنده شود این سیمکارت همراه من بود و جا ماند پیشم. بار بعد که خانم شین را دیدم سیمکارتش را تحویل دادم ولی در واقع سیمکارت اصلی مانده بود در گوشی قدیمی من و سیمکارت خودم را که استفادهاش نمیکردم و افتاده بود گوشهی خانه، داده بودم به خانم شین.
چند روز پیش از خانم شین اساماس رسید: خط ایرانسل من که دستت بود، الان دست کیه؟ اون خط نباید طولانی روشن باشه. پیش هرکسی هست لطفن بگو خاموشش کنه.
تعجب کردم و نوشتم: در گوشی قدیمی ست. یکبار هم حتا روشن نشده.
دوباره نوشت: امروز از اون شماره با عموم تماس گرفتن. عید هم به یکی از دوستام زنگ زده بوده.
دوست خانم شین تا مدتها به همان شمارهی قدیمی اساماس میفرستاده.
زنگ زدم. خانم شین سر کلاس بود و امکان حرف زدن نداشت. شمارهی قدیمیاش را از گوشی پاک کرده بودم. سیمکارت ارزانقیمت چه ارزشی دارد که اگر گم هم شود، یابنده از آن استفاده کند؟
یعنی یک گوشی خاموش را در کمد حفاظت کردهام به هوای سیمکارتی که درونش نیست؟
شماره را از خانم شین گرفتم. گفتم شاید رقمهایش با آن شماره مشابه است. قطعن اشتباهی شده. تا دیروقت به خانه نمیرسیدم. خواهرم سر کار بود و خواهش کردم به محض اینکه رسید گوشی را چک کند. زنگ زدم به شمارهای که قرار بود متعلق به خانم شین باشد. جواب نداد. دوباره زنگ زدم، باز هم جواب نداد.
یک ساعت بعد از همان شماره یک تک زنگ داشتم. زنگ زدم و پرسیدم: خانم شین؟ صدای زن میانسالی از پشت خط پاسخ منفی داد.
توی سرم هر داستانی به بنبست میرسید. امکان نداشت سیمکارت گم شده باشد. راهی وجود نداشت.
دوباره تماس گرفتم. با کلی عذرخواهی و اظهار شرمندگی. پرسیدم: ممکنه ازتون بپرسم این سیمکارت را از چه زمانی دارید؟
زن پرسید: چهطور؟
گفتم: این شماره متعلق به دوستم بوده و دست من امانت. در واقع الان باید تو خونهی من باشه نه پیش شما!
زن گفت: شما و دوستتون غلط کردید و ...
قطع کرد.
غروب پنجشنبه بود و در راه تئاترشهر بودم. فرصت برای پیداکردن مرکزخدمات نبود.
خواهرم زنگ زد. سیمکارت سرجایش بود؛ اما سوخته.
خانم شین روز شنبه شال و کلاه کرد به سمت یکی از دفاتر خدمات. آقای ایرانسل گفت: سیمکارتهایی که سه ماه مورداستفاده قرار نگیرند، از شبکه خارج میشن.
تا اینجا هیچ مشکلی وجود ندارد.
خانم شین سیمکارتش را به خاطر مزاحمتهای زیاد یک ناشناس خاموش کرده بود و از شمارهای که همهی دوستانش داشتند، گذشته بود. اما فروختن دوبارهاش اخلاقی ست؟
فکر کردم با زن تماس بگیرم و عذرخواهی کنم. حالا که فکر میکنم حق داشته وقتی که من فکر میکردم خیلی آرام و منطقی صحبت میکنم به این سرعت جوش بیاورد و فحش نثارم کند. سیمکارت جدیدی را که فکر میکرده متعلق به کسی نیست خریده و هر از چند گاهی هم موردهجوم آدمها قرار گرفته است. روحش هم خبر ندارد سیمکارت خانم شین را قورت داده.
0 comments: