Wednesday, September 5, 2007

گروه هنری دم در

آخرش من نفهمیدم این جینگیلی فینگیلی هایی که عروس و داماد می دن به مهمونا برای یادگاری و این حرفا اسمش چیه! هر چی که اسمش هست.. دیروز بعدازظهر که رفتم خونه ی مهسا اینا، داشتن از همینا درست می کردن..
هر چی به مهسا گفتیم پشت این کاغذها که اسم و تاریخ نوشته، بنویس که سفارشات پذیرفته می شود و تزئینات و چیدمان سفره عقد و ... هم انجام می دهیم و شماره تماس بذاریم.. ننوشت!
به پیشنهاد راحله هم اسم " دم ِ در " را برای گروهمون انتخاب کردیم که اختصاریه نامهامون هست..
د: دامون . م: مهسا . د: دنیا . ر: راحله
امروز هم از صبح "دَم" ما را جا گذاشته و فقط "در " باقی مونده تا کارها را سر و سامان بده..

امروز ظهر بدو بدو رفتم برای پروی لباسم.. به خانوم خیاط می گم ببخشید دیر اومدم، عروسی مهساست و کارا مونده..
می گه دیگه داری استاد می شی ها..

2 comments:

Anonymous said...

منم نفهمیدم ...یه جا میریم میگن مجردی بهت نمی دیم فقط مال متاهل هاست یه جای دیگه هم می گن فقط به مجردها می دیم..خلاصه سرمون هرجا که رفتیم بی کلاه مو نده

Anonymous said...

حالا چرا دم در؟بفرمایید تو دم در بده