این فردایی که قرار بود برویم سفر انگار چند ساعت دیگر از راه میرسد. فعلن قرار ست برویم خانهی مادربزرگ. نه مدت سفر معلوم هست و نه مقصد بعدی.. یعنی گفتهاند شاید برویم و شاید هم برگردیم. در هر حال بعید ترین قسمت این بود که موقع سال تحویل اینجا باشیم که بودیم و دو روز هم گذشت..
Tuesday, March 23, 2010
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
3 comments:
خوش بگذره عروسک :)
خیلی مواظب خودت باش
بازم به شما حداقل قصد داشتید جایی برید ولی ما که هیچ جایی نرفتیم وب باحالی داری خوشم اومد البته اشکال داره ولی خیلی باحال بود به من هم سر بزن
www.p30games.ir
eydet mobarak 2nia joooooonam :*
ishala mosaferat khosh gozashte basheee