Sunday, November 18, 2007

حالا که پرچم سفید افراشته ام

امشب دوستی می گفت حق را باید گرفت.
و یه مرور کوتاه یادم انداخت که من در تمام این سالها در حال گرفتن همین حق بودم. برای کوچکترین و بی اهمیت ترین چیزها حتی..
و حالا که فکر می کنم فقط برای درسم بوده که هیچ وقت نجنگیدم و خیلی راحت طی شده و انرژی زیادی صرفش نکردم.
به دوستم گفتم همیشه نمی شه جنگید. آدم یه جایی کم میاره و من خسته ام.. حوصله ی بحث کردن ندارم. و تا اطلاع ثانوی تا مجبور نشم بحث نمی کنم. خسته تر از اینم...
و شاید بد نباشه اینبار به درس برسم و انرژی بیشتری صرفش کنم.

5 comments:

Anonymous said...

جنگیدن واسه درس خوندن واسه من که خیلی سخته ...
شما واسه جنگ برین جلو .. ما با تک تیر از پشت پوشش میدیم :دی

Anonymous said...

مطمئنا باید برای درس جنگید! ارزوی موفقیت

Anonymous said...

دنیا جونم .. اون شلوارک و سوییشرتت منو کشته ...

هر چی انرژی سر درس مصرف کنی ده برابرش بعدها بهت برمیگرده .. بهت قول می دم

Anonymous said...

hichvaght daghigh nemitunam na hagh bedam na begiram..!

Anonymous said...

در اين شك نكن كه حق گرفتنی است و هيچكس خودبه خود بهت حق نميده. برای هيچی نترس و برو جلو چون اگه يك كم تحمل كنی ديگه جنگيدن برات سخت نميشه