دیشب از درد چشم خوابم نمی برد. چشم راستم را نه می توانستم باز نگه دارم و نه ببندم. دستم را گذاشته بودم روی پیشانی و فشار می دادم تا آرامتر شود.
فایده ای نداشت!
نمی دانستم استامینوفن به درد چشم هم می خورد یا نه؟! sms دادم به دوست پزشکی که حدس می زدم بیدار باشد ساعت 2 شب.
استامینوفن را که خوردم، پتو را کشیدم روی سرم، دستم را گذاشتم روی پیشانی و حایل بر چشم راستم.. به خودم می گفتم خوب می شود، خوب.. تا اشکها سرازیر نشود از درد..
نفهمیدم کی خوابم برد. صبح چشم چپم درد می کرد.
Sunday, November 11, 2007
Posted by Donya at 11/11/2007
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
4 comments:
می گما .. نکنه عصبای چشمتو کشیدی
:-P
.
اگه دردش بدجور یه سر برو چش پزشک ... ایشالا که چیزی نیست .
الان خوبم و هیچ دردی هم وجود نداره. به همین علت دیگه به دکتر مراجعه نکردم.
دنیا جونم ... با دوستت مشورت کن ببین به نظرش لازمه حالا یک چک آپ بری یا نه ... انشالله همیشه خوب باشی
che jaleb. manam modatie chsme chapam dard mikone. dishab raftam doktor behem vitamin dade ba ye ghatre estril. khub shi zud :)