Monday, September 22, 2008

نخور دختر جان! نخور

چند روز دیگر موقع عروسی مهسا آمدم آه و ناله کردم که باز حرف عروسی و مهمانی و سفر شد جوش ها به صورتم حمله کرده اند.. این بار بدانید فقط به خاطر این "حلوای خرما" ست..
نمی دانم چرا هیچ کس انگار نمی خورد ازش و هر کس یکی دو قاشق روز اول چشید .. حالا هر شب من یه پیش دستی پر می کنم و با چای می خورم
تمام هم نمی شود لعنتی..

1 comments:

Anonymous said...

azizam be khodet rahm nemikoni be suratet rahm kon :d