دیشب پایم خورد به میز، لیوان چای داغ و شیرین خالی شد روی میز و لپتاپم غرق شد میان چای!
لپتاپم را یه وری کرده بودم و چای ازش میریخت بیرون..
از دیشب خاموش ست و گذاشتمش توی کوله که ببرم شهسوار و شاید فردا یا پسفردا جرأت کنم روشنش کنم..
فردا صبح دو تا امتحان همزمان دارم و غرم میآید از جزوهی قطورش.. شب هم که مهمان داریم و کمکم اشکم میآید از درسهای خوانده نشده..
لپتاپم را یه وری کرده بودم و چای ازش میریخت بیرون..
از دیشب خاموش ست و گذاشتمش توی کوله که ببرم شهسوار و شاید فردا یا پسفردا جرأت کنم روشنش کنم..
فردا صبح دو تا امتحان همزمان دارم و غرم میآید از جزوهی قطورش.. شب هم که مهمان داریم و کمکم اشکم میآید از درسهای خوانده نشده..
3 comments:
لپ تاپت هم مثل خودت چایی خور قهّاریه ها :)
همین جوری چایی از لب و لوچه ش میریخته پس. به به :دی
ایشالا که چیزیش نمیشه. همون توصیه هایی که بهت کردن و عمل کن، حلّه.
امتحان هم که ردیفه. از پسش بر میای.
ای بابا
امیدوارم زودتر همه امتحانای عمرت رو بدی
من اشکم در اومده از امتحانات چه رسه به خودت!
mehmooni khosh begzare.
man hamoon adame bi marefate badiam ke tavalodet bet zang nazadam...chonke mobilam kharab shode bood o shomarato nadashtam! bad ke dorost shod dige room nashod zang bezanam.... kolan ensane sharmandeyee hastam! :( emtahanato khoob bede o tavalodet mobarak!!!