Saturday, December 29, 2007

می نویسم .. قربة ً الی الله

نمی فهمم کسی که گفته باید اعتیاد را ترک کرد حالا چه از نوع اینترنتی و وبلاگ نویسی و وبلاگ خوانی و هر نوع دیگری!
هر کی هم خارج از این چهار دیواری مجازی، حرف این وبلاگ و نوشته های بی سر و ته من را بزند و بخواهد قاطی اش کند با آن بیرون "خر است" !
اگه حرفی هم دارید هر وقت کامنتدونی باز بود یعنی «خوشحال می شوم از نظراتتان». بسته بود یعنی بنده که خودم باشم «جنبه ی شنیدن هیچ حرفی را ندارم» !
مخاطب خاص: اگه تو دلت گفتی هزار دفعه گفتم این دختره تعادل نداره، هر لحظه یک حرف می زند! .. "اصلن مهم نیست" من اگر عذاب وجدان می خواستم بگیرم تا الان گرفته بودم.

البته فکر کنم بیشتر مخاطب خاص داشت نوشته ام! چون فقط دوستی با یک نفر و حرفهای همان یک نفر توانسته من را از کل زندگی پشیمان کند! - این اصلن به این معنی نبود که یکهو تصمیم بگیری زنگ بزنی به مامانم و بهش بگی مواظب دختر خل و چلش باشه که یه وقت کار دست خودش نده!! خیالت راحت! یک عدد قرص از خانواده ی آرام بخش هم در خانه نداشته ایم هیچ وقت. فکر کنم تمام قرص های موجود در خانه را هم بریزم روی هم، باز هم کسی را نمی کشه. پس یکهو ساعت 3 بعد از نیمه شب به سرت نزند که زنگ بزنی خانه ی ما !! من حالا حالا ها مردنی نیستم -

3 comments:

Anonymous said...

دنیا جونم خیلی خوشخال شدم دیدم آپ کردی... می دونستم بر می گردی :دی ترک وبلاگ نویسی به این راحتیا نیست دادش ;)

Anonymous said...

قبول باشه!

Anonymous said...

خوشحالم که نتونستی ترک وبلاگ کنی . .