هیچ چیز واقعی نیست
Friday, October 10, 2008
فال
ورق ها را بُر می زند.. یک سری شان را کنار می گذارد و حساب کتاب می کند انگار.. و می گوید: دوباره عروسی نزدیکان افتاد
می گویم: رو من حساب نکن!
Newer Post
Older Post
Home
ماسو یعنی روشنایی ماه
-
اینجا جایی برای نوشتن، نوشتن و نوشتن
برای حرفهای خودم با خودم
Link Dump
راهنمای گوگلریدر
آشپزی، به کسر ِ پ
اعتراض به لایحه حمایت از خانواده
چَکِهسِما: ضربان قلب زمین در سینه من
My shared Items by Google Reader
Blog Archive
►
2020
(8)
►
July
(2)
►
April
(6)
►
2018
(7)
►
July
(3)
►
May
(4)
►
2017
(4)
►
April
(4)
►
2016
(4)
►
November
(1)
►
September
(1)
►
April
(1)
►
March
(1)
►
2014
(10)
►
May
(10)
►
2013
(21)
►
September
(2)
►
June
(1)
►
May
(1)
►
April
(13)
►
March
(2)
►
January
(2)
►
2012
(38)
►
December
(1)
►
November
(1)
►
October
(1)
►
September
(4)
►
August
(1)
►
July
(2)
►
June
(6)
►
May
(11)
►
April
(8)
►
March
(3)
►
2011
(121)
►
December
(5)
►
November
(2)
►
October
(7)
►
September
(13)
►
August
(9)
►
July
(12)
►
June
(4)
►
May
(18)
►
April
(10)
►
March
(11)
►
February
(8)
►
January
(22)
►
2010
(226)
►
December
(9)
►
November
(19)
►
October
(9)
►
September
(27)
►
August
(14)
►
July
(30)
►
June
(20)
►
May
(36)
►
April
(20)
►
March
(17)
►
February
(14)
►
January
(11)
►
2009
(178)
►
December
(12)
►
November
(4)
►
October
(10)
►
September
(11)
►
August
(19)
►
July
(15)
►
June
(16)
►
May
(15)
►
April
(11)
►
March
(20)
►
February
(21)
►
January
(24)
▼
2008
(504)
►
December
(29)
►
November
(46)
▼
October
(48)
دلم می خواد فقط راه برم.. راه برم.. راه برم.. انقد...
فردا هم می روم.. خسته ام
به بچه مون اینا
باران می بارد اینجا.. تند و بی وقفه از صبح می بارد...
یکی از قسمت های هیجان انگیز مشق هام غیر از نوشتن ...
فلفل های نشسته
ای دل من چرا انقدر زبون نفهمی؟
شاید دارم خودم را گول می زنم
امروز در تمام راه رفت و برگشت به شهسوار - تنکابن*-...
هفته ی دوم
ماندن جایز نیست
یعنی اگه من فقط فقط فقط یه دونه از این کتابها را ا...
دلم می خواد حرف بزنم.. در حد حال و احوال پرسی حتی....
مرغابی وحشی مان آرزوست
بلاک
یه برش مضحک از زندگی
این روزها سخت می نویسم. از جزوه نویسی ها عقب مانم....
متنفرم از اشک ریختنمن هیچ مرثیه ای برای از دست داد...
برف
بخارات متساعد می شود دیگر از این سر.. داغ کرده! فک...
این موها روی سرم سنگینی می کند
گاهی مثل امشب فکر می کنم نفرین تو تا ابد سایه اش ر...
:)
روزگار خسته و بدی ست.. بالاخره یه کافی نت پیدا کر...
بالاخره می روم سر درس و مشقم.. تا جمعه شب که برمیگ...
بسان خر
لذت کشف کلمه
ظاهرن هنوز پشه ها سردشان نشده تا کوچ را آغاز کنند....
بعضی حرفها را باید نگفت! بعضی دردها باید بماند همی...
یادمان نیست آخرین بار کی هر 4 نفرمان بودیم.. حداقل...
سرمست می شوم از عطر چای
خودت را از دست نده
فقط خودم با خودم
می گوید: این مهسای خودمونه؟سر تکان می دهم و می گوی...
پاهایم گز گز می کند دیگر.. می نشینم روی صندلی تا ک...
اندکی تو هم حس کن
فال
استعدادهای جدید و شاید هم توانایی جدید در خودم کشف...
دختره دیشب زنگ زده که فردا بعد از ظهر باید بیایی ب...
از سمت راست شروع می کنم به عدد نوشتن: 1 2 3 4 6 5 ...
آخرین دوشنبه ی هیجان انگیز
من دیروز نبودم و با یه روز تأخیر و پوزش تبریک می گ...
شرح مختصری از احوال
من باید یه چند تا.. نه بذار حساب کنم.. یه دونه اش ...
روزهای خیس
خیلی خوبه
test
حرف ها می آیند و می روند ولی حوصله ی نوشتن هیچ کدا...
►
September
(41)
►
August
(65)
►
July
(30)
►
June
(42)
►
May
(16)
►
April
(53)
►
March
(36)
►
February
(46)
►
January
(52)
►
2007
(190)
►
December
(51)
►
November
(50)
►
October
(30)
►
September
(32)
►
August
(9)
►
July
(6)
►
June
(8)
►
May
(4)
upgrader: Ashkan