گاهی می گویم به درک.. بیایم خودم را بتکانم اینجا و هر چه ته ته ته وجودم مانده را بگویم و خلاص!
فقط نمی دانم این چه کمکی می کند جز اینکه آنوقت مثل هزار وقت دیگر شاید باز پشیمان شوم از گفتن حرفهایی که باید ناگفته بماند و این دل من انگار حرف حالی اش نمی شود و زیر بار این حرفها خموده می شود.