Sunday, May 23, 2010

یادم نیست از کجا می‌رسد به گلایه. می‌گوید: هیچ وقت منو نبوسیدی. هیچ واکنشی نداشتی. بی‌تفاوت و ...
انگار که چیزی یادش آمده باشد می‌گوید: چرا.. یه بار منو بوسیدی! یادته؟
می گویم: آره! دفترت را نمی‌دادی نوشته‌ت را بخونم. بوسیدمت و دفترت را گرفتم

0 comments: