موزیک گوش می‌دم
ریز ریز و نشسته قر می‌دم
واسه خودم خوشحالم
ریز ریز و نشسته قر می‌دم
واسه خودم خوشحالم
ماسو یعنی روشنایی ماه
-
این‌جا جایی برای نوشتن، نوشتن و نوشتن
برای حرف‌های خودم با خودم
-
این‌جا جایی برای نوشتن، نوشتن و نوشتن
برای حرف‌های خودم با خودم
Link Dump
Blog Archive
-
▼
2010
(226)
-
▼
September
(27)
- از اتفاقات نادر محسوب میشود کسی زنگ ِ در این خانه...
- بعد از شام همراه بابا و مامان و خواهرا رفتیم پیاده...
- نباید نوشت.. برشی از زندگیات، حتا به وقت ِ 5دقیقه...
- خانم همخانه امروز بعدازظهر آمد. تازه فیلم دیدنم ت...
- هفتهای 3 روز کلاس 8صبح را کجای دلم بذارم؟چرا کلاس...
- چشمهایم باز شد، دستم را دراز کردم سمت ساعت. 8:23 ...
- سرم درد میکنه در حد انفجار. از اون سردردهایی که ه...
- صبح زنگ زد، خواب بودم. گفت غذا درست کرده برایم. با...
- مرتیکه × دفترش را گذاشته جلویم، میزانسن صحنهی اول...
- گفت: دورت بگردمگفتم: میشی جهانگرد. رکورد 80 روز د...
- شهرام شبپره میخونه. تو آشپزخونه پای اجاق قر می...
- کتابهایی که این مدت کمکم همراهم آورده بودم را جم...
- پیشنهاد بیخودی ست اگر من بخواهم بجای این آدرس - طب...
- بعدازظهر ِ جمعه رسیدیم خانهی مامانی. من روی مبل و...
- زبانم را به سختی میتوانم در دهان حرکت دهم و غذا ب...
- وقتی رسیدم، رفتم اتاقش. بعد فهمیدم دیگر اتاق او ن...
- از ساعت 10ونیم صبح جمعه که از خونه رفتم بیرون تا س...
- امروز میروم عرض تسلیت، فردا عروسیمرز ِ باریک ِ غم...
- همیشه اول روی آش، کشک میریزم و بعد نعناع داغو آرا...
- مامان گفته بود یک جای فریزر گوشت آبپز هست، در بیا...
- موزیک گوش میدمریز ریز و نشسته قر میدمواسه خودم خ...
- نمیرسم
- گیج از خواب. تقریبن بیهوش. نزدیکهای صبح خوابم برد...
- کتابهایم مانده بود شهسوار.. همهی کتابهای نخواند...
- کلن امشب بیشتر به حرف گذشتتا ساعت رسید 6:45 صبحمی...
- من زیاد الکی گریه کردهامامروز یادم آمد وقتی میرف...
- خانم همخانه هر روز زنگ میزند با خبرهای تازه. حو...
-
▼
September
(27)
![[Powered by Blogger]](http://buttons.blogger.com/bloggerbutton1.gif){kind=small}
1 comments:
چه خوب