Wednesday, April 30, 2008

از ساعت 4 بعدازظهر با دینا و دخترعمو جان شروع کردیم به رساندن کارت های عروسی. شونصد دور گرد این شهر چرخیدیم و خیابان ها را بالا و پایین رفتیم و سرگیجه گرفتیم با گیجی دخترعموجان که حداقل از اول یه ذره نظم و ترتیب نداده بود به کارت ها!! تازه به قول خودش دسته بندی هم کرده بود..

رفتیم خانه ی آقا و خانم ب و دخترعمو کارت دعوت را داد به خانم ب. خانم ب کلی تحویلمان گرفت و آرزوی عروسی و اینها برایمان کرد و خداحافظی کردیم.
رفتیم چند تا خیابان آنور تر و چندین تا کارت دادیم و دختر عمو گفت بریم منزل آقای ق و شروع کرد به جستجو که کارت آقا و خانم ق را پیدا کند ولی کارت آقا و خانم ب را پیدا کرد!! در حالیکه مال آنها را داده بودیم مثلن!!
خیلی شیک برگشتیم دوباره پیش خانم ب و دختر عمو کارت آقا و خانم ق را پس گرفت!!! و کارت آقا و خانم ب را تحویلشان داد.

دخترعموهه می گه این پسرعمو چجوری باید جبران کنه محبتهات رو؟ رقص هم که بلد نیست حداقل بیاد عروسیت قر بده. منکه از اول وسط خواهم بود! بعد رو کرده به دینا می گه خواهر بزرگ عروس هم اون موقع منم! داماد و خانواده اش جرأت دادن چپ به دنیا نگاه کنن تا حالیشون کنم!
می گم حالا زیاد خودتو اذیت نکن! خبری از داماد نیست فعلن که بخوای براش شاخ و شونه بکشی :دی

امروز هی آرزوهای عروسی دریافت کردیم :دی

یکهویی و یکباره قرار شده پنج شنبه و جمعه تهران باشم. نمی دونم چقدر فرصت خواهم داشت و چند تا از دوستان عزیز و نازنین را می تونم ببینم با اینکه اگه دست خودم بودم دلم می خواست همه را ببینم ولی فرصتم خیلی کمه.
از الان هم مینای آبی بعدازظهر پنج شنبه را رزرو کرده! انگار منتظر بود من زنگ بزنم و بهش خبر آمدنم را بدهم تا بگه به مدل احتیاج داشتم برای کلاس گریم! حالا قرار ست من و دینا پنجشنبه نقش مدل فداکار را ایفا کنیم :دی

سرم به شدت درد می کند. دوش گرفتم، چند تا لباس انداختم تو کوله ام و مطمئن نیستم چیزی را جا نگذاشته باشم ولی هر چی فکر می کنم چیزی یادم نمیاد.
موهام را خشک کردم، سر دردم انگار هر لحظه بیشتر می شود ولی باید برای مهسا سرچ کنم و چند خطی بنویسم که فردا بیاید اینجا و از مامان تحویل بگیرد.
ساعت 8 صبح هم بلیط دارم..

3 comments:

Anonymous said...

هاین تهران چه خبره که یهویی شده :دی
نکنه داری میری خاستگاری :دی
پسرای تهرون همشون قرتی و مو سیخ سیخو هسنا .. از جای دیگه شوهر پیدا کن :دی

Anonymous said...

خسته نباشی عزیزم. م سفر و هم عروسی خوش بگذره

Anonymous said...

modele gerim ke eshghasto safa,ha biaim arooosit kheiliam khub!