نمی دونم چه معجزه ایست که مثلن اگه من در اینجا را تخته کنم، از نیم ساعت بعدش یا حالا فوقش اندکی بیشتر از نیم ساعت و اینها.. می افتم روی دنده ی حرف زدن و کلی حرف و حرف تلبار می شود روی دلم و به این باید فکر کنم که اگه ننوشته بودم تعطیلات و کرکره را پایین نکشیده بودم الان می رفتم مثل بچه ی آدم می نوشتم و حرفی قلنبه نمی شد!
یک روز هم به زور گذشته از وقتی نوشتم حرفهام گیر کرده! و حالا بیخوابی زده به سرم و انگار کار دیگری غیر از نوشتن و پست هوا کردن سر صبحی ندارم! شکر خدا حوصله ی چندانی ندارم وگرنه امشب حسابی از خجالت خودم در می آمدم و تا خود صبح می نوشتم..
ولی خب حوصله اش نیست!
Monday, April 7, 2008
این از این
Posted by Donya at 4/07/2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
0 comments: