اون وقتی که من گیج و خواب آلود و خسته رسیدم خونه و دلم می خواست بخوابم.. گفتن پاشو بریم خونه ی مادربزرگه! بعدش هم راهی خونه عمو شدن..
من الان خسته ام ولی دریغ از یه قطره خواب حتی!! خوابه پرید و گم شد..
Wednesday, June 25, 2008
کلاغه اومد و بُردش
Posted by Donya at 6/25/2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
1 comments:
خب من الان واقعا تحت تاثير قرار گرفتم
چون خودم سه روزه ده شب مي خوابم 1 ظهر بيدار مي شم ...