صندلی را می برم نزدیک بخاری. پاهام را تکون می دم..
نیم ساعت
یک ساعت
یک ساعت و نیم
دستهام را می ذارم روی گونه هام
نیم ساعت
یک ساعت
یک ساعت و نیم
به یک سفر فکر می کنم..
Sunday, March 2, 2008
ه ا
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
ماسو یعنی روشنایی ماه
-
اینجا جایی برای نوشتن، نوشتن و نوشتن
برای حرفهای خودم با خودم
-
اینجا جایی برای نوشتن، نوشتن و نوشتن
برای حرفهای خودم با خودم
Link Dump
Blog Archive
-
▼
2008
(504)
-
▼
March
(36)
- دوازدهم بهار
- یازدهم بهار
- دهم بهار
- نهم بهار
- هشتم بهار
- فکر می کردم توی تعطیلات بیشتر کتاب می خونم ولی عمل...
- راه حل منطقی
- هفتم بهار
- پنجم بهار
- چهارم بهار
- سوم بهار
- دوم بهار
- یکم بهار
- بهار اومده
- من الان یه دختر کثیفم که حوصله نداره بره حمام
- لحظه های کهنه
- شکوفه ی بهاری
- سالگرد
- بعد از یک هفته که پدر و مادر گرامی بین رفتن یانرفت...
- بهتره آدم بدونه کجا ايستاده
- صا ایران
- 1 - 4
- بلاخره شبنم بانو ظهور فرمودند و افتخار دادند بهمون...
- برگی از دور دست ها
- 1 - 3
- 1 - 2
- 1 - 1
- کمتر فین کن
- سرد و تب دار
- قول می دم
- خونه
- شاعر می گه: امروزم گذشت
- ه ا
- ذکر مصیبت
- شاعر می گه روزگار غریبی ست نازنین
- تا ابد
-
▼
March
(36)
![[Powered by Blogger]](http://buttons.blogger.com/bloggerbutton1.gif){kind=small}
2 comments:
akh joon.
fek kon.
pasho bia pishe man.
harfe raftane?