Tuesday, August 12, 2008

زود می گذرد، خیلی زود

امروز دوشنبه بود و فردا سه شنبه.. فکرش را کن... تمام شد این هفته هم! چهارشنبه و پنج شنبه هم به سرعت برق و باد می گذرد و باز دوباره جمعه می شود و بعد هم شنبه...

خانم پ دیروز یا شاید هم روز قبل ترش.. پیشنهاد کار برای ترم پاییزه را داد. گفتم هنوز نمی دانم از مهر چه کاره ام! دلم برای بچه ها تنگ می شود ولی قرار ست توبه کنم و دیگر برای کار دور و بر کانون پیدایم نشود.
خوشبختانه خیالم راحت هست اگر من یادم برود، یکی هست که بگوید "نه" و یادآوری کند تمام غرغرها و خستگی های این دو ماهه را..