Friday, August 22, 2008

دیروز آقای کدئین اینجا، کدئین اونجا را دیدم و کلی پیاده روی کردیم تا نزدیکی های از حال رفتن من! آنهم در این روز گرم تابستانی..

از صبوری اش هم ممنونم که در طول خیابان من حواسم به روسری فروشی ها هم بود و چند باری معطلش کردم برای خرید شال سفید و آخرش موفق شدم. خوشحالم!

برعکس آنچه نوشته بیشتر من حرف زدم! البته این زیاد دور از انتظار نیست :دی ولی قبول دارم کمتر از همیشه حرف زدم..

فکر می کردم یه آدم 100کیلویی باید خیلی گنده تر باشه که دیروز دیدم آدم 100 کیلویی هم می تونه در حد و حدود نرمال باشه :دی

0 comments: