Sunday, August 24, 2008

با خودم حرف می زنم

به این می گن اعتیاد؟ اعتیاد به نوشتن؟ به حرف زدن؟ به اینکه یک شب هم نتونی جلوی خودت را بگیری؟ هر کوفتی که می خواهد باشد.. من روزها را گم کرده بودم و یادم نبود امروز این اکانت لعنتی تمام خواهد شد. تا الان هم جلوی خودم را گرفتم و از تلفن استفاده نکردم ولی... اولش فقط خواستم چک میل کنم - نکه خیلی رئیس جمهور و کاره ای و اینها هستم! چند ساعت اینور اونور خیلی تاثیر می ذاشت تو روز نشدن شب حتی! -
ولی حالا دلم می خواهد بنویسم.. مثل تمام آن شبهایی که دلم می خواهد با خودم حرف بزنم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و می نویسم و .......