امروز بالاخره میهن را دیدیم. دیروز واقعن اعصاب نداشتم. فکر کنم شکوفه فهمید که داره از گوشا و دماغم دود بلند می شه حتی! قرار بود چهارشنبه میهن را ببینیم و بالاخره این تبریک با تاخیر را بهش بگیم و خیر سرمون سورپرایزش کنیم. صبح که میهن خبر داد بابلسر نمی ره و خالیه وقتش.. خانم شکوفه گفت نمی شه شنبه قرار بذاریم؟ شنبه خیلی عالیه..
میهن قرار شد اگر باز برنامه اش کنسل شد تا شنبه صبح خبر بده. جمعه صبح اطلاع داد که شنبه هست و می تونیم همدیگرو ببینیم.
به شکوفه خبر دادم. می پرسه میهن تا کی هست؟
گفتم اصلن خودت با میهن هماهنگ کن! به من خبر بده..
آخرش قرار شام به نهار موکول شد و هیچ دوست نداشتم ولی خوشبختانه روز خوبی بود..
خندیدیم و خیابان گردی کردیم. رانندگی شکوفه هم خیلی بهتر شده بود و نگرانی های منم مرتفع شد از این بابت! تازه فهمیدم دنده اتوماتیک می تواند معجزه هم کند حتی!!