Thursday, August 14, 2008

یک گل سرخ برای امیلی مجموعه ای از ٦ داستان کوتاه از ویلیام فاکنر ست که اسم اولین داستان این مجموعه روی این کتاب گذاشته شده..
طبق نوشتار اول کتاب از زبان مترجم - نجف دریابندری - ٣ داستان اول کتاب پیش از ١٣٣٢ ترجمه شده و در سال ١٣٥٠ انتشار یافته و ٣ داستان بعدی در پاییز ١٣٦٢ ترجمه شده و میان ترجمه ی اولیه و ٣ داستان بعدی ٣٠ سال فاصله ست. کتاب حاضر چاپ پنجم به تاریخ زمستان ١٣٨٥ می باشد.

ظاهرن آقای مترجم سعی نکرده حداقل با خواندن دوباره ی متن و ویرایش این فاصله را جبران کند.
برای ذکر نمونه چند خط از کتاب را در زیر می آورم:
" و آدمش هیکلش دوتای هیکل او بود. " ص٦١
"صداش هم مثل صدای حلبی خشن و مثل صدای حلبی بی حرارت بود " ص٤٥
" ولی هیچوقت وانه ‌ایستاده " ص٤٨
" میگی فعلا هیزما را تمومشون نمی کنیم می ریم؟" ص٨٨

و حرف اضافه های اضافه که به راحتی می شد حذف کرد اینهمه "که" را .. و غلط های املایی آشکار مثل "لامس‌سب" ، "جراثقال" ، "ضجر"
" لا الاه ال لل لاه.. " که البته وجود این جمله میان داستان خودش جای سؤال دارد!

انتشارات نیلوفر هم هنگام صفحه بندی به خودش زحمت یکدست کردن صفحه آرایی کتاب را نداده و از داستان چهارم تعداد خطوط در صفحه و جای شماره ی صفحه دچار تغییر می شود.

جدا از این اشتباهاتی که در متن وجود داشت، "یک گل سرخ برای امیلی" و "انبار سوزی" و "دو سرباز" را دوست داشتم. "طلا همیشه نیست" عالی نبود ولی بد هم نبود. "سپتامبر خشک" و "دیلسی" را درست نفهمیدم.
در حقیقت از خواندن این کتاب اصلن پشیمان نیستم.

0 comments: