یه مشکلی مغزم پیدا کرده. شروع کردم به درس خوندن!! - گوش شیطون کر – ولی هر جمله را مجبورم چند بار بخونم. بار اول یا دوم نمی فهمم چی خوندم و جمله ها هیچ مفهومی توی ذهنم پیدا نمی کنه. مجبور می شم دوباره و دوباره بخونم گاهی روشون مکث هم کنم تا بفهمم چی بود و چی می خواست بگه. قبلن انقدر خنگ نبودم!
سرفه هام قطع نشده هنوز.
این دو روز غرور و تعصب و کد داوینچی را دیدم.
حوصله ی اینترنت و نوشتنم نمی یاد.
Friday, February 1, 2008
Posted by
Donya
at
2/01/2008
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
4 comments:
دنیایی فکر کنم از عواقب این مریضی و سرماخوردگی!!! منم از وقتی آنفولانزا شدم و سرفه هام شروع شد هی کرم درس خوندنم می زد بالا :)) البته فقطم هوسش بود وگرنه حسش نبود :دی
انقدر خندیدم .. ای مغزت را قربون ... اگه تو اینو بگی پس من چی بگم .. یک باره بگو من فسیلم دیگه .. من ماچ و موچ ...
سیلااااام
درس خوندن واسه چی ؟
ما که الان تو جو درس و این چیزا هستیم خنگیم چه برسه به سن شما برسیم :دی
.
کد داوینچی رو اگه تونستی کتابشو بخون ... کتابش با فیلمش 2 تا چیز متفاوته .
.
میبینیم که مریضی بی حوصلگی تو رو هم گرفته
خوف میشی به مرور
:-P
نه تموم نشده امتحانام
یکی دیگه مونده اونم 18امه ... 26ام هم انتخاب واحد ترمه بعدمونه .