Monday, February 25, 2008

چند سال پیش – تعطیلات عید بود! فقظ نمی دونم عید چه سالی؟ - یکی از دندونهام شکست. اولش شدیدن درد می کرد و اضطراری دکتر را پیدا کردیم. تا من رفتم مطب دیگه اثری از درد نبود.
بهم گفت دیگه کاری نمی شه برای دندونم کرد با اینکه قسمت بیشتر دندونم باقی بود. منم مخالفت کردم با کشیدنش و این دندون کم کم و ذره ذره هر بار یه قسمتش از بین رفت و یه تیکه ازش باقی مونده بود تا امروز که بالاخره رفتم برای جراحی و بیرون آوردن ریشه ی اون دندون..

آمپول بی حسی اول که جواب نداد. خانم دکتر در حال کشتی گرفتن با دندون من بود و اشکهای منم در انتظار جاری شدن تا آمپول دوم را تزریق کرد.
و با کلی تقلا و تلاش بالاخره ریشه ی دندون سابقم!! در اومد. خانم دکتر می گه چه ریشه ی بلند و قشنگی! با وجود اینکه توی فک پایین ریشه ها کوتاهتر از این حد هستن..
تو دلم می گم ریشه ی بلند و زیبا به چه درد من می خوره وقتی که جنس دندونهام انقدر بده؟

با نخ مشکی و سوزن هلالی نیم دایره ای !! هم لثه ام را دوخت، چند تا توصیه و یه نوبت برای هفته ی آینده..

این دندانپزشکی دست از سر من بر نخواهد داشت. نصف فکم که الان تعطیله! حرف هم به سختی می تونم بزنم.
هنوز اثر بی حسی هست ولی خانم دکتر فرموده اند امروز هر 4 ساعت حتمن مسکن بخورم! البته با اون کشتی کجی که با فک من گرفته و با انواع و اقسام وسیله ها به جون لثه ی من افتاد، بعید نیست درد وحشتناکی در انتظارم باشد.
تازه کیسه ی یخ هم گفته بذارم..

پ.ن: به میزان متناوبی دیشب آه و ناله و غش و ضعف کردیم و هر کی هم طی دیروز و امروز پرسید حالت چطوره؟ گفتم بددددددددددد و توضیح هم ضمیمه اش کردم!! یکی از دوستان هم پا به پای من تا نزدیکای ساعت 3 صبج بیدار مونده بود و هی فحش می داد به دکتر طفلی! تازه موقع خداحافظی روشنش کردم این مرتیکه که هی بهش فحش دادی! اصلن مرد نبود و خانم دکتر بوده اند :دی
من سمت راست صورتم درد می کنه و نمی تونم بهش دست بزنم. لثه ام هنوز خونریزی داره و هی گاز استریل باید بچپونم توش تا خونریزیش کمتر بشه وگرنه شرشر خون می ریزه توی دهنم.. مامان دیشب زنگ زد به دکتر، گفت فقط چیزهای سرد و بستنی و چای سرد و اینها بخورم و گاز استریل را فشار دهم تا بالاخره خونش بند بیاد! چون کیست چرکی بوده تو لثه اوضاع اینگونه شده..
من خودم دیدم تیکه تیکه لثه ام را در آورد انداخت دور!!! خب معلومه الان لثه ام جر واجر شده..
پروانه خانم جونم از دندون من چیزی باقی نبود که بخواد بکشتش بیرون! لثه ام را شکافت تا ریشه اش را در بیاره و برای همین بعدش مراسم دوخت و دوز هم بوده.
دیگه همینها دیگه.. دیشب تا یه ذره مسکن ها اثر کردن، منم واسه اینکه عقده نمونه رو دلم یه نیم ساعتی یه ریز حرف زدم! ولی کمی بعدش دوباره اثر مسکن ها ته کشید :(
خوب می شم! حتمن..

5 comments:

Anonymous said...

وویی .. من که تا حالا دندون پزشکی نرفتم :دی
نمیدرکم این یه مورد رو
:-P

Anonymous said...

الهی من بمیرم .. صبح که بلند شی اصلا دردی نمونده .. ببینم سوزن نخ برای چی ؟؟ دندون کشی که بخیه نمی خواد ننه ؟ صبح یک خبر بده که حالت چطوره .. من ماچ

Anonymous said...

گاز انبر نداشته هیجان نداشته انگار

Anonymous said...

آخي..
زود خوب ميشي

Anonymous said...

عزیز من .. قربونت برم
این کار کار جراحه ... همون دکتری که میری دندون عقل در میاره .. این کار کار دندانپزشک معمولی نیست .. اگه تا الان خونریزی بند نیومده لطفا به یک جراح نشونش بده که متخصص است .. قربونت .. .می بوسمت