Thursday, February 28, 2008

بابا امروز ماشین را برد سرویس، تر و تمیز و مرتب تحویل من داد! درون و برون ماشین تقریبن برق می زد که تحویل من داده شد..
خب..
شب داشتم می رفتم دنبال بابا، انقدر اون خیابون چاله چوله داره که جای صاف به ندرت توش پیدا می شه و بابا همیشه می گه گنگستری رانندگی نکن!! تا حالا هم چندین بار بیرون مغازه بوده و دختر گلش را از دور دیده با چه سرعتی به سویش در حال شتافتن می باشد و فرمودند دخترم اینهمه عجله چرا؟!
خب..
ماشین تازه امروز رفته بود سرویس و مثلن تر و تمیز و مرتب بود ولی من با سرعت - سرعتی هم نبود! شایعه می سازن برای آدم. تازه مامانم همرام بود - داشتم این چاله چوله را رد می کردم و اوایل خیابون بودم..
تالاپ!!
ماشین رفت توی یک چاله ی گنده ی پر آب.. آب و گل پاشید به یک طرف ماشین..

من؟ اصلن به روی خودم نیاوردم، بابا سوار شد و منم مثل یک راننده ی محتاط انگار که توی عمرم بالای 40 تا سرعت نرفتم، آروم و با تومأنینه (؟) تا خونه اومدم. قبل از تمام سرعت گیر ها هم ترمز زدم و با آرامش تمام از روشون رد شدم.

3 comments:

Anonymous said...

به تو میگن یه راننده فوق العاده عزیزم
...
هیچ نگران نباش،تقصیر تو نیست که
تقصیر همون چاله چوله هاست
اینهام کار شهرداریه

Anonymous said...

tavalode mona mobarak bashe kheili. tavalod gereftin?suprize shod? khosh be halesh ke khahar haye khubi dare enghadr:)

Anonymous said...

تقصیر کوچه هاست که خرابه ... زیاد نگران نباش .. پوشتت خراب مشه :دی
:-P
ما که مردیم از بس بهمون گفتن یواش برو .